شعر آلمان Nazım Hikmet

شعر ناظم حکمت به زبان آلمانی. بازدیدکنندگان گرامی، این مطلب از مطالب آموزشی شما گردآوری شده و با مشارکت اعضای انجمن almancax تهیه شده است. بنابراین، ممکن است حاوی برخی از خطاهای جزئی باشد. این یک مطالعه موردی است که برای ارائه اطلاعات آماده شده است. شما می توانید با ارسال آثار محتوایی خود که می خواهید در سایت ما منتشر شود به فروم های Germanx به دوستان در یادگیری زبان آلمانی کمک کنید.



Uber dem Meer die bunte
ولکه
Darauf das silberne Schiff
Darinnen der gelbe Fisch

In der Tiefe blauer Tang
An der Küste ein Nackter Mann
Der steht da und überlegt

Soll ich die Wolke sein؟
اودر داس شیف؟
اودر در فیش؟
Oder villeicht der Tang؟

ودر نوچ!
Das Meer musst du sein،
من سون!

میتسینر ولکه ،
افسانه سینم شیف ،
افسانه ساینم فیش ،
افسانه ساینم تانگ

ابر ابری بیش از دریا
کشتی نقره ای روی صورت شما
ماهی به رنگ زرد

خزه آبی در پایین
مرد برهنه در ساحل
دورموس فکر می کند

آیا من یک ابر باشم؟
کشتی است؟
اگر من ماهی بودم چی؟
خزه است یا نه؟

نه آن ، نه آن و نه آن
دریا باش ،
پسرم!

با ابرش ،
با کشتی خود ،
با ماهی ،
با خزه

نازیم هیکمت



ممکن است به این موارد علاقه مند باشید: آیا دوست دارید ساده ترین و سریع ترین راه های کسب درآمد را یاد بگیرید که هیچ کس تا به حال به آن فکر نکرده است؟ روش های اصلی برای کسب درآمد! ضمن اینکه نیازی به سرمایه نیست! برای جزئیات کلیک

شعر دیگری از Nazım HİKMET (ترکی آلمانی)

ناظم حکمت ، 24 سپتامبر 1945

در اینجا چیزی است که ما می بینیم:
تا زمانی که این اتفاق نیفتد ...
Das schönste نوع:
این مورد نیست.
Unsere schönsten Tage:
es sind die noch nicht gelebten.
Das allerschönste Wort همان دیر بود
ساژن ولت:
es ist das noch nicht ausgesprochene
خیار …

زیباترین دریا:
اونی که هنوز بازدید نشده…
خوشگل ترین بچه:
هنوز رشد نکرده است
بهترین روزهای ما:
ما هنوز زندگی نکرده ایم
و زیباترین چیزی که می خواهم به شما بگویم
وعده:
واژه ای است که هنوز نگفته ام



شما هم ممکن است اینها را دوست داشته باشید
اظهار نظر