اشعار آلمانی – با ترجمه ترکی

به انجمن های ALMANCAX خوش آمدید. شما می توانید تمام اطلاعاتی را که در مورد آلمان و زبان آلمانی جستجو می کنید را در انجمن های ما بیابید.
    سردار ییلدیریم
    شرکت کننده

     
    Derzeit Mit Zitternden Händen                     

    Nacht kühl und leise
    Ich war allein und ohne
    لیدن، aber nicht zu stoppen
    Das Leben جنگ unbewohnbar.

    Glückliche tage، die wir zusammen sind
    در صورت تمایل می توانید این محصول را به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهید
    مرگ farbe seiner augen، feuchte lippen
    Bestaunen überfüllt mit liebe.

    Ich würde nicht wegen fehlender lächeln
    Glück konnte در seinen augen lesen
    من جنگ داخلی را دوست داشتم، جنگ را خیلی زود انجام دادم
    Fröhlich zustand، in dem jetzt، wo bist du؟

    Sehnt از Nach DEM ICH لحظه میشیگان، زو lieben، geliebter زو werden
    اگه بخوای، میتونی ازش استفاده کنی
    Mit schmerz، trauer nicht allein zu sein mit
    Freiwillige würden unglücklich sein stöhnen.

    Derzeit mit zitternden händen ، tränen in den augen
    ایچارواردی، این کار را برای شما انجام میدهد.

    با این دستهای ارتعاشی

    سرد و آرام در شب
    من تنها و بدون تو
    آن را با مجازات تحمل نمی کند
    زندگی رخ نداد

    آن روزها ما با هم هستیم
    الان یکی یکی یادم هست
    رنگ چشم ها، لب های مرطوب شما
    به نظر می رسد بیش از حد با عشق است.

    از آنجا که لبخند نمی شود گم شد
    شادی از چشم خواندن
    تو خیلی شاد و شیرین بودی
    حال شما جالب است کجاست، کجایی؟

    من متنفرم، عشق، عشقم
    اگر ممکن بود، اگر شما با شما بودید، مثل شما نخواهم بود.
    من تنها با غم و اندوه، غم و اندوه نخواهم بود
    قلب ناله است

    با آن دستان لرزان ، با چشمانی اشک آلود
    فردا صبر خواهم کرد تا شما بیایید.

    *******************************

    Jetzt Gebrochene Drähte

    ایچ habe jetzt drahtbruch
    Tag zu tag ich hinzufügen
    معامله گر معامله گر
    ایچ مادرم درد میکرد.

    ایچ habe jetzt drahtbruch
    آیا وضعیت مناسبی بود؟
    مین کاپفورفن فلامنس
    ایچ حامله می میرد

    ایچ habe jetzt drahtbruch
    Eine wunderschöne liebes
    Es ist eine schöne sehnsucht
    Verdammt، چراغ های ich بن

    ایچ habe jetzt drahtbruch
    توت دست در مین هواد
    بسته بندی برچسب Tag and Nacht
    die einsa mkeit meinen armen.

    فون: سرادر ییلدیریم

    اکنون سیم هایم را شکسته است

    شکسته شده در حال حاضر سخنرانان من
    من روز را به خورشید اضافه می کنم
    غم و اندوه در غم و اندوه
    فردا صبر خواهم کرد

    شکسته شده در حال حاضر سخنرانان من
    چه اتفاقی خواهد افتاد
    من به سنگ ها ضربه زدم
    من همیشه سرنوشت را سرزنش می کنم

    شکسته شده در حال حاضر سخنرانان من 
    من زیبا هستم
    او نجات دهنده زیبایی است
    Kahlurum، سوختگی

    شکسته شده در حال حاضر سخنرانان من
    اگر دستم را نگه دارم،
    روز و شب باد می شود
    سلاح های من تنها.

    ******************************

    Vielleicht Finden Sie

    جرج نچ میندن هارن در هانسن
    Hoffnungen auf ein herz
    Wenn sie Ihre schönen verloren
    Wenn der wert für sie
    Haben sie keine angst zu nennen nicht
    Vielleicht finden.

    در حال حاضر،
    تگ zu tag برچسب، auch zusammengebrochen
    Riechenden atem töne
    Hören، wie sie mit der liebe
    Lauthören ohr
    Vielleicht können sie hören.

    Aktuelle landhäuser
    Blühenden gärten
    نان تتره
    Kinder auf der straße liegen
    ساعت
    Sie sehen، vielleicht.

    Vergangenen leben brenn
    امیدوارم درمورد وردگنشیت زو هذاون
    میتو ووم مائینن
    Wenn sie es pub، sich mit id schicksal
    ائین زیت، um
    Vielleicht haben sie lachen.

    میتونی پیدا کنی

    سال بعد از سال
    قلب شما امیدوار است
    اگر شما خوب به از دست دادن
    اگر آن را برای شما ارزشمند است
    نترسید که تماس بگیرید
    شاید شما می توانید

    اگر یک روز می خواهید رویای
    حتی سقوط روز به روز
    تنفس برای تلفن های موبایل
    با عشق آنها را بشنو
    گوش دادن به دهان باز خود را
    شاید شما می شنوید

    آن خانه های خاکی
    باغ های بدون گل
    هرج و مرج، شبهای بدون پدر
    کودکان در خیابان
    ساعت
    شاید شما می خواهید

    آخرین بیداری
    نگاهی به ثروت گذشته
    خسته از خستگی
    من خیلی از کارهایم خسته شده ام
    یک بار
    شاید تو خندیدی

    *******************************

    هت تریک یک برچسب Endet

    آین کوچولو در میهن هرزن
    ایچ شگفت انگیز سرگردان است
    Ich Dachte، Einer apokalyptischen
    Ich tagträumen

    Dunklen straßen
    برآبوت میچ جتز
    آینسا در آرین مینشیند
    Ich und hilflos ohne dich.

    Vergilbte blätter
    در glas aufgebraucht
    Ausgestorben در der hoffnung
    Ich und schicksal ohne mich.

    Trennung ausgehungert wurde
    جنگ بیگناه Gewidmet
    Passionsblume ist verblasst
    Ich lieblos und ungeliebt.

    دلتنگی
    warf straßen
    در پایان برچسب زده می شود
    Ich war unglücklich und unruhig.

    یک روز عشق تموم شده

    قورباغه در قلب من
    من سرگردان هستم
    یک فکر در افکار من
    من رویایم

    در خیابان های تاریک
    من الان گم شده ام
    در آغوش تنهایی من
    من بدون تو و بی تفاوتی هستم

    بر روی برگ های زرد
    عینک خالی
    در امید خسته ام
    من بدون من و بی اطلاع هستم

    جدایی طلبی است
    من از آن پشیمان شدم
    من گل را دوست دارم
    من دوست ندارم و دوست داشتنی هستم

    سالها گذشت
    مسیرهای مداخله
    یک روز عشق رفته است
    من ناراضی و بی سر و صدا هستم

    سردار ییلدیریم

  • برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.