کلمات آلمانی که با حرف K شروع می شوند

کلمات شروع شده با حرف K در آلمانی و معنی ترکی آنها. دوستان عزیز ، لیست کلمات آلمانی زیر توسط اعضای ما تهیه شده است و ممکن است کمبودهایی وجود داشته باشد. برای ارائه اطلاعات آماده شده است. اعضای انجمن ما می توانند کارهای خود را منتشر کنند. همچنین می توانید با عضویت در انجمن ما ، مطالعات آلمانی خود را منتشر کنید.



در اینجا کلمات آلمانی وجود دارد که با حرف K شروع می شوند. اگر می خواهید متداول ترین کلمات در زبان آلمانی را در زندگی روزمره یاد بگیرید ، اینجا را کلیک کنید: Kelimeler آلمان

حال بیایید لیست کلمات و جملات خود را ارائه دهیم:

Kabarett؛ کاباره Kleinkunstbühne
سیم کابلی
کابینه، Kajüte، Koje kayuta
خرابکار Cadaver
قهوه قهوه
Kaffee Schwarz (Ohne Zucker und Milch) قهوه ساده
Kaffeesatz telve
دزدان دریایی (هار)، کت و شلوار، کلاول
Kaiserreich، امپراتوری Kaisertum
گوشت گاو قلب
Heart / Rind-، گوشت گاو Schweinefleisch / گوشت گاو، گوشت خوک
قلب؛ کوه، روده (vieh) گوساله؛ گاو؛ گوشت گاو
جذب گوساله کالبشاک
تقویم تقویم
Kalfaktor، Mädchen für alles؛ Bewacher در باغ وحش Autoparkplatzes می باشد
پتاسیم کالوم
سنگ آهک
کالری کالری
آرام سرما
محکوم کردن
کورتر Nordwind در استانبول) پویراز
کتلت Fleisch گوشت سرد
kaltes Huhn garniert کارد و چنگال سرد مرغ
شتر کمال
کام شانه



ممکن است به این موارد علاقه مند باشید: آیا دوست دارید ساده ترین و سریع ترین راه های کسب درآمد را یاد بگیرید که هیچ کس تا به حال به آن فکر نکرده است؟ روش های اصلی برای کسب درآمد! ضمن اینکه نیازی به سرمایه نیست! برای جزئیات کلیک

کیمن لسن، گیکدمنتد
Kamman؛ اسکن کردن
مبارزه، مبارزه شلاکت، نبرد
kämpfen gegen مبارزه (-e)
kämpfen، کریگ führen مبارزه
Kampfer؛ جنگجو kriegerisch
کانادا کانادا
کانادایی کانادایی
قناری Kanarienvogel
قناری Kanarienvogel
Kanguru kangaru
کانگورو کانگورو
خرگوش Kaninchen
Kaninchen؛ خرگوش هیز
kann sein، möglich can
خدمات چای Kännchen Tee
کنیبال کانیبال
Kapital، Geldanlage؛ خانواده: هور پایتخت
کپسول کپسول


کاپیت (Körperteile) مجروح شده است
kaputt gehen، verwildern، decadent werden، degenerate
کاپوت، نقص، نقص وروردون (-g)، شکسته، معیوب
kaputt، شکسته zerbrochen
kaputtgeh که؛ verdorben werden؛ jmdn. فساد در زمستان، (-e)
kaputtmachen، vernichten، zerstören؛ Geld: شکستن wechseln
کاردینال کاردینال
مربع
kariertes مربع مربع مربع
پوسیدگی؛ کبودی
کارنگول فیشینگ، کارنال
مربع کاشی
کاروته، موهر، هویج Mohrrue
کارپفن کپور
Karpfen؛ نایرو
کارت، کارت Zettel
کارت سخنرانی کارت بازی
Kartenwerk، Satin، Atlasseide، atlas atlas
سیب زمینی Kartoffeln
پنیر خان
Kaserne، سربازخانه، پادگان
کاسی، صندوقدار شالتر، دفتر جعبه
کاشا؛ Kasten، Case Kiste
نوار کاست
کاستانی، مارونه؛ kastanienfarbig شاه بلوط
کاتالوگ، کاتالوگ Verzeichnis
فاجعه آمیز، ویرانگر (مین سین)، ungeordnet، wüst؛ ذهن، فرتیگ، زنده است، verstört نفرت انگیز

ممکن است به این موارد علاقه مند باشید: آیا امکان کسب درآمد اینترنتی وجود دارد؟ برای خواندن حقایق تکان دهنده در مورد برنامه های کسب درآمد از طریق تماشای تبلیغات کلیک
آیا نمی دانید که چقدر می توانید در ماه فقط با بازی با تلفن همراه و اتصال به اینترنت درآمد کسب کنید؟ برای یادگیری بازی های پولساز کلیک
آیا دوست دارید راه های جالب و واقعی کسب درآمد در خانه را یاد بگیرید؟ چگونه با کار از خانه درآمد کسب می کنید؟ برای یادگیری کلیک

فاجعه بار، Furchtbar، schrecklich
تخریب فاجعه
Katastrophe، Unglück facia
رده، کلاس
کتلیش، کاتوزیان رومیچ کاتولیش
بچه گربه Kätzchen
گربه Katze
kauen؛ niedertreten
کاف، Einkauf، Erwerb
kaufen، sich kaufen، einkaufen برای خرید
Käufer، Kunde، مشتری؛ Empfänger (پست؛ Gerat)؛ خریدار Hörer
Käufer، Kunde؛ Hof، Platz، Gebiet، Feld؛ است Empfänger؛ منطقه Fachgebiet
آدامس Kaugummi آدامس
کاو داس، sowie، sobald، در دیم Augenblick ون - و ... - mez
جسورانه؛ alin، bloß، erst، lediglich، nur؛ aber، dagegen، sondern؛ Duc، Dennoch، Jedoch، Gerade Noch، Schließlich اما
خاویار خاویار
kehren sweep (-i)
Kehrschaufel فاراش
keimfrei، germfree استریل
بدون kein
کین واندر در مورد چیزی شگفت انگیز نیست!
در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
همه چیز خوب است، هیچ چیز خاصی نیست = همه چیز خوب است
Keenen Ausweg finden helpless
هیچکدام از شما را ندیده است
KeineFalls هیچ راه



کیک بیدمشک
کلر (geschoss) زیرزمین، قاتل
گل رزلز
Kellner، Würden Sie bitte mal Schauen (geläufigste Formel، um den Kellner zu rufen) (گارسون بی) بارار (ız)؟
کنیا کنیا
kennen، early، to know the ancestors (-i)
خبرگزاری ایسنا، خبرگزاری آسوشیتدپرس (دیروز)
سرامیک سرامیکی
مرد کرل
کرن، وسن؛ eigen؛ جو ذهنی
کروز، شمع روشن
راست
چاقوی سس
گردنبند Kette (mit Anhänger)
زنجیره Kette (ohne Anhänger)
نخود کیکرربس
کیکرن
kichern، bibbern
Kidneybohnen barbunya
خواهر کیبیتز
وزن کیلوگرم
کیلومتر کیلومتر
کودک نوعی (-Gu)
Kind und Kegel child
فرزند erziehen بزرگ زرد
Governee Kinderfrau
کودکستان مهد کودک، مهد کودک
کودک عزیزم عزیزم
باغ کودک Kinderspielplatz
کوچک بودن Kindheit
Kindheit؛ دوران کودکی Benehmen
کودکانه کودکانه
kindlich childish
کین، چیچر Kiefer
سینمای کینو
کیوسک، کیوسک Pavillon
کلیسای کلیسا
کیرمس پانییر
گیلاس کیرشا
Kirschwasser، آب گیلاس Kirschsaft
بالش کیسن
Klage erheben، verklagen suing
شاکی Kläger
براکت های کلامم
گیره، گیتار گیتار
مارپیچ Klapperschlange
کلار werden؛ سایچ هاروسیستلن درک می کند
کلار، deutlich؛ netto netto
کلرستیلن، بهترین عضو؛ قدرت
کلاس، رینگ
کلاس، کلاس Unterrichtsraum، کلاس
Klasse؛ Schulklasse، کلاس Klassenzimmer
تفاوت Klassenunterschied کلاس
classische Musik موسیقی کلاسیک
شایعه Klatsch
خشخاش Klatschmohn
کلاو، کره کره
پیانو کلاویه
کلید کلید
klebe an (intr.) adhere (-e)
شبدر کله
لباس (ung) لباس
لباس (Ung)، لباس Anzug، لباس
لباس لباس، لباس، لباس
لباس، لباس، لباس لباس Erscheinung
لباس لباس، لباس
کلاین کوچک (کوچک)
klein gewachsen / mittelgroß / groß gewachsen، lang کوتاه (قد) / متوسط ​​/ بلند
klein und schmächtig
کله و گردن، گردن ناخوشایند
Klein-) kind، Baby، Puppe baby (k)
kleiner betrüger trickster، trickster
کلاینر انگشت کوچک، انگشت کوچک
چمدان کلاینر کافر
عقرب کلاینر Uhrzeiger، -bi
kleiner) Bahnhof، ایستگاه ایستگاه
kleinere Straße، خیابان Gasse
kleinere، gelbrote اشکال حمام Kakerlake
کلاینز شیفن غریبه
کلاینز سیب سینر
کلینگلد، سکه Wechselgeld
Kleinigkeit، Krimskrams چیزهای کوچک، Ivırzır
صعود klettern (-e)
Klettern (ورزش) کوهنوردی
A / C آب و هوا
Air conditioner der gemäßigten منطقه اواسط منطقه آب و هوا
زنگ Klingel
زنگ کینگلن
زنگ کینگلن
کلینیک بالینی
clophene، klingeln، läuten؛ (Instrument) spielen؛ سرقت کن
Klopfen، Pochen (Herz؛ Entzündung) zonk
باشگاه باشگاه
klug <=> dumm؛ سر Dummkopf <=> بی سر
کلاهبرداری
اسکالگلب صپرسری
ناله لیلا مامور
زرد کمرنگ
زانو زدن
زانو کیه
زانو، زانو زده
سس قارچ، سیر

سوسیس Knoblauchwurst
Knochen؛ استخوان وورفل
Knopf drücken دکمه را فشار دهید
Knopf، Klingelknopf؛ دکمه Drehschalter
گره گره
Knoten (همچنین Halmen، چکمه) Knuckle
مچ پا کوله
knusprig، knackig (wie zB Croutons oder Zwieback)، weil التر
پخت و پز کیک (نان روغنی: آشپزی / پخته تخم مرغ).
کچن (من imserer) برای جوش آوردن
کچن، گارو وردن (انجنیر) طبخ
kochen، sieden، برودلن (intrans.)
دستور غذای Kochrezept
وسایل آشپزی Kochtopf (klein)
چمدان کافه
Kognak kanyak
کنگان زیتون Kogan
زغال سنگ
kohlrabenschwarz raven سیاه و سفید
آلبالای کلرابی
کوکائین کوکائین
ترجمه کوکوسنوس هند
Kolkrate raven
کلمبیا، کلمبیا
ترکیبی از ترکیب (von n elementen zur p-ten Klasse)
کمیته، دنباله دار Schweifstern
کمت بیت می ترسد
کرم لعنتی کتک می زنم
کمم گلیه! در حال آمدن است!
کرم nicht zu spät! تاخیر نکنید!
کمم شون دونده / در حال حاضر
کوم، انصاف بیا، بلند شو!
kommen، hiskommen come (-e)
kommender / vergangener مونات بعدی / ماه گذشته
انتخاب محل کامنالال Wahlrecht
انتخابات محلی Kommunalwahl
ارتباطات ارتباطی
کمونیسم کمونیسم
کمدی کمدی
کمدی، کمدی Lustspiel

قطب نما Kompass
KOMPASS؛ Notizzettel، قطب نما Protocoll
تعریف
Kompliziert؛ umständlich
Kompott کمپوستولار
خوشمزه کاندیشنر
کاندوم، کاندوم محافظ، کلاه کاسه
کنفرانس، Sitzung؛ کنفرانس Vortrag
مربا کنتوریت
Konflikt، Streit، Widerstreit (um etw. Zu erreichen)، Kampf مبارزه
کنگره کنگره
بتن <=> انتزاع بتن <=> انتزاعی
رقابت Konkurrenz
ورشکستگی فتح
نتیجه <=> ناسازگار سازگار <=> ناسازگار
اختلاف نتیجه <=> سازگاری Inkonsequenz
دارنده محافظه کار
کنسرو کنسرو شده
انواع کنسرو انواع کنسرو
Consistenz، فراتر از Festigkeit، سازگاری Erwünschter Zustand
هماهنگی سکوت، نامه آرام
ساخت ساز
کنسولگری کنسولگری
مصرف مصرف کنید
Konsument، مصرف کننده Verbraucher
مصرف كنيد، مصرف كنيد
تماس، تماس Berührung
لنز تماس
Kontoauszug dekont
کنترل koltrol
کنترل، کنترل Aufsicht، کنترل (-le)
کنترل، نظارت Prüfer
کنترل، کنترل، beaufsichtigen، کنترل
اردوگاه تمرینکنندگی
کنسرت کنسرت
آیا متن Kopf Oder Zahl را بخوانید
KOPF؛ سر Denkfähigkeit
Kopfende، Zenith، تختخواب تختخواب
کافسالات، سالاد سالت، کاهو
سردرد Kopfschmerzen، سردرد
روسری Kopftuch، روسری
کپی کردن سر
کپی، Durchschlag کپی
کپی برداری از مطالب این سایت، ...
مرجانی مرجانی
سبد خرید Korb
سوراخ کرک زدن
کرموران Kormoran
کراننج کورنلیریرس
کراننج کورنلیریرس
korrespondieren، Briefe wechseln mit correspondence (با)
kostenpflichtig <=> kostenlos ، به صورت رایگان با هزینه <=> رایگان
کوچین، کخ آشپزی
پادشاه کنیگ
ملکه کنیگین

Königreich سلطنتی
können Sie 50، - wechseln؟ آیا شما 50 DM فاسد هستید؟
کوهن در مورد مهاجرت به استرالیا؟ آیا به من یک دارو بدهید / آیا نویسنده هستی، لطفا؟
کوهنن سای مری رو می بینید؟ آیا زمان را می گوئید؟
کوهنیته سیتی بته وارستلن؟ لطفا خودتان را معرفی کنید
بدن کور
körper- / geistig bodyert / zehin غیرفعال شده است
اندازه بدن Körpergröße
Körperhaltung eda
köstlich، sehr gut schmeckend، سوراخ، erlesen yfis؛ لذیذ
Köter (auch Schimpfwort) آن
میگو کربن
کرافت، Stärke، Energie، Tatkraft، Willenskraft؛ macht؛ schwer، power schwierig (-gu)
کرافرار، موتور سیکلت Motorrad
Kraftfahrzeug، وسیله نقلیه Verkehrsmittel (موتور)
فیدر kräftig
kraftlos / schlapp
kraftlos، schlapp صاف
یقه Kragen
گرفتگی کرامپ
جرثقیل جرثقیل
خم شدن، بیمار شدن
میل لنگ. بیمار بیمار
بیمارستان Krankenhaus
پرستار Krankenpfleger
پرستار Krankenschwester
Krankenschwester، سرپرست پرستار
بیمه درمانی Krankenversicherung
Krankenwagen، Sanitätsauto، Rettungsauto، Sanka، Ambulanzwagen آمبولانس، ماشین بیمار
kratzen kaşımak (-e)
kraus ، gelockt <=> glatt curly <=> صاف
چمن کراوت
کره ای تند تند Kräuterbutter
کراوات کراوات
kreativ، schöpferisch خلاق
خلاقیت خلاقیت
خرچنگ کبریز (burcu)
اعتبار اعتباری
گچ کرایدی

کریس (استاد) منطقه
Kreis، Rundung (menschl. دور دور
Kreis؛ AMT؛ Wohnung، آپارتمان آپارتمانی
Kreisel سبد بالا
کراس تیر
کرت کرت
kreuzigen، gekreuzigt werden çarýha، ormak
کشش خزنده Kreuzigung
اتصال Kreuzung (-)،
Kreuzworträtsel (finden)؛ Rätsel، پازل Scherzfrage (پیدا کردن)، معماها (می دانم)
کریگ <=> جنگ فریدن ، جنگ <=> صلح
جنایی ...، کریمه مجازات سنگین
فیلم های جنایی
Criminalroman، رمان کارآگاهی هوررورومان، رمان ترسناک
افسردگی کریس، بحران، بحران
کریس، بحران ناگهانی
کریستال بلوری، کریستال
شکر پودر کریستال شکر
انتقاد انتقادی
انتقاد کنید
تمساح کروکودیل
کرون تاج
قورباغه سیاه قورباغه
کوبا کوبا
کیک کیکن
ظرف شیرینی Kuchenblech
خمیر پاستا Kuchenteig
کوکاک کوکاک
کگل کره
بشکه Kugelschreiber
کوه؛ گاو نر
شیر گاو Kuhmilch
فرهنگ، فرهنگ Bildung
کومر، Traurigkeit؛ تلخ؛ شوگرز، وه؛ Betrübnis؛ Ärger، Verdruss تلخ
مشتری Kunde
Kunde، Gast (geschäftl.) مشتری
Kunst (زیبا) هنر
Kunst-) Werk کار می کند
عاشق هنر Kunstfreund
آثار Kunstwerk / کار
kunterbunt رنگارنگ
مس کاپرف
کرد در کردستان؛ kıto (abwertend)
دوره آموزشی
گوشه کورو
کورنوریچ Straße جاده را خم می کند
Kurz- / Langwelle موج کوتاه / بلند
kurz <=> lang کوتاه <=> طولانی
kurz erzählen، kurz fassen به زودی بگویید
kurz und gut، kurzum، mit kurzen Worten کوتاه
کورس ورتومین، Innehalt، مکانیک Stocken

بدرقه
داستان کوتاه Kurzgeschichte
کوتاه مدار Kurzschluss
Kutscher
آشپزخانه Küche
Küchenchef آشپز سر
خنک بودن در فنجان
یخچال Kühlschrank
کیسه خنک کننده Kühltasche
جوجه جوجه
لغو کردن
خاتمه دادن به Kündigung
هنرمند Künstler
Künstler، هنرمند هنرمند
نام مستعار künstlich (Zahn)
künstlich، synthetisch مصنوعی، مصنوعی
بوسه
ساحل بیست، ساحل
نگهبان، ساحل اوفر



شما هم ممکن است اینها را دوست داشته باشید
نمایش نظرات (1)