فیکلار آلمانی

جوک های آلمانی، جوک های آلمانی، جوک های آلمانی ترکی، جوک های ترکیه، جوک های آلمانی، جوک های خنده دار آلمانی، جوک های آلمانی.



سفر گرانبها ما از سهام اعضای ما ثبت شده است که در انجمن های انجمن آلمان که در زیر ذکر شده است ثبت می شوند و برخی از اشتباهات کوچک، اشتباهات فرم و ... از سهم اعضاء جمع آوری می شوند. ، درس زیر توسط مربیان AlMancax تهیه نشد، بنابراین ممکن است برخی از اشتباهات را داشته باشد، شما می توانید از انجمن AlMancax برای رسیدن به درس های آماده شده توسط مربیان AlMancax دیدن کنید.


DER BETTLER

در صورتی که مایل به دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست، لازم است تا راهنمای سایت را مطالعه فرمایید. Er schwitzt Blut und Wasser.
در diesem Augenblick کلاه DER ES نوع geklingelt. Jemanden معلم sieht VOR DER نوع، دن kennt ER nicht. BEVER DER IHN معلم خط gefragt، مان ruft DER laut: "معلم نبرد، kannst رقیق خز einen لحظه تامین مالی herunterkom؟ ایک möchte eine دیر Sache wichtige erzähl که. "
Hodja steigt، Sich den Schweiß abwischend، Hinunter.
Er ist sehr aufgeregt، deshalb kommt er schnell hinunter.
Erkommt، und der Fremde sagt bittent: "هرج و مرج، Um Gottes ویلن، gib mir ein Almosen!"
در صورت تمایل می توانید از کلاه بافتنی استفاده کنید. Aber er lässt es nicht hastenen. Er geht zur Treppe und sagt: "Lass uns mal hinauf steigen!"
Der Bettler خواهد بود که به نظر می رسد، در صورت تمایل می توانید عبارت hinauf und sagt: "مین هدیا، خداوند متعال!"
در صورتی که هنوز عضو نشده اید برای ارسال مطالب، دانلود فایل ها، دسترسی به انجمن های ویژه کاربران عضو شده و ... در سایتثبت نام کنید.
"جت استراحت کردن، نوشیدن. خداوند یك ملك است.



ممکن است به این موارد علاقه مند باشید: آیا دوست دارید ساده ترین و سریع ترین راه های کسب درآمد را یاد بگیرید که هیچ کس تا به حال به آن فکر نکرده است؟ روش های اصلی برای کسب درآمد! ضمن اینکه نیازی به سرمایه نیست! برای جزئیات کلیک

آین دویچر، به عنوان آمریکایی، در ایتالیا و در خارج از کشور، در حال پخش است. Zu wenig Treibstoff، zu viel Ballast. "ویر ورفن راهبه بالستر ab".

Da sagt der Amerer: "Ich werfe Dollars ab. . Davon haben WIR Viel در زو viele "اشپیگل Italiener:" WIR haben Viel در زو viele Pizzen، ICH WErf Pizzen اتحادیه اروپا "دا از ترک sieht DER دویچ در:" ماشین jetzt keinen Scheiße، مان "

آنها بر روی یک آلمانی، آمریکایی، ایتالیایی و یک دریای ترکیه پرواز می کنند. ما در حال حاضر از دست دادن

آمریکایی: "من دلارها را پرتاب می کنم ما آن را داشته ایم. "ایتالیایی:" ما پیتزا های زیادی داریم. من پیتزا را پرت می کنم .. "بیکن آلمانی ترکی" پرش نمی کنی! "


در Grundschullehrer geht زو ihrem beschwert ها: sich UND Rektor: "MIT DEM kleinen رودی استرالیا DER ersten Klasse IST ES kaum auszuhalt که! درخشان همه چیز را نابود می کند! اگه بخوای، اشک هایت را به چشمانت می بندم و می روم و می میرم و می روم و می روم و می روم و می روم و می روم و می روم.
اشپیگل Rektor: "beruhigen SIE ها: sich WENN wirklich ER بنابراین schlau IST، können WIR IHN JA einfach آزمون المال» gesagt، دریافت، nächste UND AM از برچسب steht DER KLEINE رودی zusammen MIT دام گستر Lehrerin VOR DEM Rektor "رودی"، sagte DER هدر Direktor " ES gibt zwei Möglichkeiten W stellen د jetzt عین پار Fragen WENN رقیق می میرند richtigen beantwortest، kannst رقیق AB morgen در dritte قالب Klasse gehen WENN رقیق عابر falsch antwortest، gehst دی ZURÜCK در ERSTE قالب Klasse UND benimmst dich! "
Rudi nickt eifrig
رتور: "Wieviel ist 6 mal 6؟"
رودی: "36"
خبرنگار: "آیا شما می خواهید Hauptstadt von Deutschland؟"
رادی: "برلین"
Und so weiter
درخت Rektor ستلایت ساین Fragen und Rudi kann alles richtig beantworten
Sagt der Rektor zur Lehrerin: "Ich glaube، Rudi ist wirklich weit genug für die dritte Klasse"
لریرین: "Darf ich ihm auch ein paar Fragen stellen؟"
رتور: "بیتت شون"
لریرین: "روودی، هوی اچ یو zwei، eine Kuh aber vier؟"
Rudi، nach kurzem Überlegen: "Beine"
لریرین: "آیا در جاروبرقی شیلنگ بود یا خیر؟"
رکتور ریاست جمهوری ونزوئلا به این دلیل است که ریاست جمهوری را بر عهده دارد،
Lehrerin: «مگر macht عین مان IM STEHR که، eine Frau به من نشسته UND عین Hund وجود Video Blog ویدئو بلاگ DREI Beinen؟"
دیم ریکتور steht der Mund offen، doch Rudi nickt und sagt: "Die Hand geben"
لریرین: "آیا صندوق بین المللی پول، صندوق بین المللی پول، صندوق بین المللی پول و صندوق بین المللی پول، صندوق بازنشستگی بود؟"
درخت رکتور بذرها را از بین می برد و به رنگ سبز می گوید: "Kaugummi"
Lehrerin: "روده، رودی، SAG میر از noch eine Frage عین مخمر ابجو، DAS ام آی تی anfängt F، N aufhört UND MIT etwas ام آی تی Hitza، Feuchtigkeit Aufregung UND کلاه زو قدح!"
دكتر ركوردي كه در حال حاضر در كانادا است، گفت: "Feuerwehrmann!"
پیشوا: "دل و روده شون، روده فون میر استرالیا شون kann آوخ در قالب رودی vierte Klasse از AuFS gleich gehen اودر سالن تربیت بدنی ایک hätte مرگ letzte Fragen falschen gehabt fünf"



Bleibt ein Opa auf der Autobahn liegen! کومت ااین Mantafahrer vorbei und will ihm helfen! مینت د Opa، nich so schnell! Wenn sie zu schnell sind hup und blink ich. Fahren sie los. Überholt plötzlich ein Porschefahrer. Der Mantafahrer rast los und der Opa fängt a zu blinken und hupen. Kommen sie einer Tankstelle vorbei. آیا می دانید که آیا می دانید؟ اگر بخواهید گناهانتان را برآورده کنید، باید در مورد آن و درخشش و آرامش باشید.


DER MUT DES HOCAS

بر روی Hoca ورد der Untaten، Timur seinem Volke zufügt، überdrüssig. رشته های تحصیلی ریسک پذیری در هرکجا و تمام وقت. Den Wächtern، Hocas Eintritt را به صورت رایگان در اختیارتان قرار می دهد، و در صورت تمایل می توانید از این قسمت دیدن کنید: "Ich will den Padischah sehen. ich habe mit ihm etwas zu besprechen. "
Der Wächter geht، ohne etwas zu sagen zu Timur und sagt:
"به این ترتیب، ناصرالدین هوکا اظهار می کند که ائتلاف بین المللی برگزار می شود. در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. Er sieht auch sehr unwillig aus ". سحر تیمور: "آهسته آهنین!"
در صورت عدم حضور در تیمور، تیمور و ناصرالدین هوکا میمیرند. برگزاری تورین تیمور زوما Hoca mit ganz wohlwollender und ruhiger Stimme: "Bitte Hoca، du wolltest mich sehen. سگ، worüber grämst du dich؟ "
می Hodja می گوید BOSE erwidert SEHR: "نبرد سلطان، وایس ICH، werde machen ICH، WENN رقیق deiner MIT از ungerech Behandlung gegenüber DEM ولک nicht WENN aufhörst اودر رقیق nicht در کورز ZEIT فون weggehst هایر بود."
Timur versetzt wütend: "Tatsächlich؟ ؟ ACH، Padischah نبرد، گوشیهای werden SIE nicht wütend ... WENN SIE nicht weggeh که: همچنین، دی weißt، رقیق قدح wirst ... سازنده حماسه، رقیق wirst machen بود "نون wird DER معلم sanft UND MIT leiser، weicher Stimme sagte ER" بود GEH ICH MIT دن Einwohnern آقشهر فون هایر WEG فون ... "



شما هم ممکن است اینها را دوست داشته باشید
اظهار نظر